در سن ۱۳ سالگی، زندگی کامیل به طرز چشمگیری تغییر میکند زمانی که به طور تصادفی به دنیای گوندلاویر پرتاب میشود، دنیایی که مملو از موجودات فوقالعاده و خطرناک است. او و دوستش سلیم نام واقعیاش، اویلان، را کشف میکنند. او حقیقت ریشهها و سرنوشتش را میآموزد: او بومی گوندلاویر است و استعداد فوقالعادهای در طراحی به ارث برده است. این استعداد به سلاحی تعیینکننده در مبارزه مردمش با تسلیچهای وحشتناک تبدیل میشود.
ورود اویلان امید تازهای برای نجات دنیای درگیر در جنگ به ارمغان میآورد. تخیل تنها محدودیت او خواهد بود.