فیلم مکتوب، عشق من: اینترمزو
این پایان تعطیلات تابستانی برای امین است. عکاس جوان شبهای دلپذیری را با شارلوت، دوستدختر سابق پسرعمویش که کازانوا است، میگذراند. او درباره ادبیات با او صحبت میکند و او از او عکس میگیرد. هیچکس نمیداند که آنها یکدیگر را میبینند، بهویژه اوفیلی، دوست دوران کودکیاش، که به جای او به امین مشکلاتش را میگوید: پدرش میخواهد او مزرعه خانوادگی را به عهده بگیرد، نامزدش کلمانت به زودی از عراق برای عروسیشان برمیگردد، او باردار است و تونی میخواهد رابطهشان را مخفی نگه دارد. اوفیلی مدام به انتخابهایش فکر میکند: آیا بهتر است بهطور مخفیانه سقط جنین کند و با کلمانت ازدواج کند یا به غریزه مادریاش گوش دهد و بچه را نگه دارد، شاید به امین در پاریس پناه ببرد؟
پیشنمایش موجود نیست.