فیلم نگهبان بعدی
برادر و خواهر، گیامبو و تاشی، نوجوانان عادی هستند. آنها فوتبال و تلفنهایشان را دوست دارند. در روستای هیمالیاییشان، پدرشان بر معبد بودایی نظارت میکند که نسلها در خانوادهشان بوده است. او امیدوار است که پسرش روزی وظایفش را بر عهده بگیرد. او ترجیح میدهد که گیامبو مدرسه مدرن زبان انگلیسیاش را ترک کند و به مدرسه راهبان برود. در این پرترهی اندیشمندانه و لطیف از یک خانواده بوتانی، فاصله نسلی به اندازهی عشق آنها به یکدیگر بزرگ است. تجرد آیندهای جذاب برای یک پسر نوجوان ارائه نمیدهد، که پدر گیامبو این را درک میکند. با این حال، او هنوز سعی میکند پسرش را متقاعد کند که بودن یک راهب مزایای زیادی دارد. در همین حال، تاشی بیشتر از اینکه دختر باشد، احساس میکند که پسر است و رویای زندگی به عنوان یک بازیکن حرفهای فوتبال را دارد. او میخواهد در یک کمپ فوتبال شرکت کند که اولین قدم برای انتخاب شدن در تیم ملی باشد. متأسفانه، هرچند خوشبختی در دستور کار سیاسی بوتان قرار دارد، اما همه آرزوها برآورده نمیشوند.
پیشنمایش موجود نیست.