پس از اینکه عمهاش او را مورد آزار قرار داد و از خانه بیرون انداخت، لکسین ۱۸ ساله توسط بهترین دوست پدر مرحومش، ایتن، که یک خلبان ثروتمند و خوشتیپ است، نجات مییابد. با تبدیل شدن او به سرپرستش، رابطهشان از مراقبت محافظتی به تمایل ممنوعه تبدیل میشود. در طول آزارهای مدرسه، چالشهای شغلی و تنشهای عاشقانه، لکسین شکوفا میشود و عشق تابو آنها نیز رشد میکند.