فیلم پیادهروی سریع
در یک شهر عجیب و کوچک، واقع در حاشیه همه چیز، مارتین 14 ساله برای یکی از رسمیترین انتقالها از پسر به مرد آماده میشود؛ مراسم عشاء ربانی. سال 1976 است، موسیقی در هواست و هورمونها در حال شکوفاییاند. اما در میانهی همهی اینها، مادر مارتین به طور ناگهانی فوت میکند و مرگ تراژیک او زنجیرهای از رویدادها را به راه میاندازد که نه تنها زندگی مارتین را برای همیشه تغییر میدهد، بلکه بر روی همهی افراد جامعه محلی نیز تأثیر میگذارد. مارتین به شدت غمگین است و نه پدرش و نه برادر بزرگترش قادر به تسلی او نیستند. او به بزرگسالی وارد میشود در حالی که ترکیبی از شادی مستی و غم عمیق ناشی از فقدان مادرش را تجربه میکند و رابطهاش با دوستش کیم و دوستدخترش کریستین به نتیجه طبیعی خود میرسد.
پیشنمایش موجود نیست.