فیلم شبح زیر چرخ و فلک
تامّی ناراحت است. به جای سفر به فورمنترا و ارائه عکسهای رویایی به دنبالکنندگانش، مادرش سیمون او را به وسط ناکجا آباد میبرد تا در مراسم تشییع جنازه پدربزرگش جاکل، که کاملاً غریبه است، شرکت کند. او همچنین عمهاش بریتا و فرزندانش را ملاقات میکند. حتی در این پارک تفریحی کسلکننده، هیچ سیگنالی برای تلفن همراه وجود ندارد و تامّی با پسرعموهایش امبو و کوکی کاری ندارد. اما ناگهان چیزی شگفتانگیز اتفاق میافتد: در طول طوفان، سه شخصیت خسته از قطار شبحها زنده میشوند - جادوگر، غول و رمپلاستیلتسکین. تامّی آنها را به عنوان متحدان عالی برای ایجاد هرج و مرج و فرار از این بیابان کسلکننده شناسایی میکند. اما متأسفانه او محاسباتش را بدون خانوادهاش و سرسختی ارواح انجام داده است. ناگهان همه پارک تفریحی را برای خودشان میخواهند و هرج و مرج وحشیانهای به وجود میآید.