هلن، یک کشیش، با درخواست ناامیدکننده‌ای از سوی دانشمند لیسبت مواجه می‌شود. یک جوان که به خاطر قتل یک زوج پیر به یک بیمارستان روانی با امنیت بالا فرستاده شده، در حالی که درباره خدا صحبت می‌کند، اقدام به خودکشی کرده است. او بخشی از یک آزمایش بوده که هدف آن انسانی کردن زندانیان از طریق اختصاص حیوانات خانگی به آنها بوده است و ناگهان به شدت عصبانی شده است. با ترس از اینکه او دوباره اقدام به خودکشی کند، کشیش و دانشمند باید با دشمنی‌های متقابل خود روبرو شوند و در تلاش برای درک حقیقت، سفری شگفت‌انگیز به عمق ذهن بیمار یک جوان آغاز کنند.