فیلم کجا آغاز میشود
حاج ابراهیم خیاطی است که روزهایش را در کارگاه خیاطی اجدادیاش میگذراند تا پولی برای عروسی دخترش به دست آورد. یک روز، او یک تحویل ویژه دریافت میکند. در نامهای، پدرش به او نوشته که او را با دکمههای جادویی، میراث خانوادگیاش، تنها گذاشته است. دکمهها در دو شیشه شانس خوب و بد را برای مشتریان به ارمغان میآورند، اما ابراهیم حق مداخله در عدالت جهان را ندارد و نباید دکمهها را بر اساس قضاوت خود برای لباسهای مردم انتخاب کند. با این حال، ابراهیم به زودی از تلاش برای اجرای دستور پدرش دست میکشد و توزیع شانسهای جهان را به عهده میگیرد.