فیلم به شمال خوش آمدید
اکنون در شمال دور (یعنی میلان!)، آلبرتو پذیرفته است که برنامهای برای بهبود کارایی در پست ایتالیا را مدیریت کند. او تمام وقت و انرژی خود را صرف این کار شریف میکند و همسرش سیلوی را نادیده میگیرد که البته او را به شدت ناراحت میکند. اوضاع در کاستلا باته نیز چندان بهتر نیست، جایی که ماری، همسر ماتا، با همیشه سرزنش کردن او به خاطر کمبود جاهطلبیاش، اعصابش را خرد میکند. یک روز، به دلیل یک سوءتفاهم، ماتیا به... میلان منتقل میشود! و بر سر در خانه چه کسی فرود میآید؟ البته آلبرتو!