فیلم بیست
یک سالن پذیرایی که زمانی رونق داشت، اکنون به کسب و کار تشییع جنازه و مراسم غمانگیز مرگ محدود شده است. مالک، سلیمانی، مردی تلخ، تنها و بدون عشق است که با تحقیر با کارمندانش رفتار میکند و هر زمان که ممکن باشد، ظلمهای کوچکی به آنها میکند. او که از زندگی ناامید شده و به روانشناس مراجعه کرده است، تصمیم میگیرد که در بیست روز کسب و کار را تعطیل کند و این موضوع کارکنانش را که به سختی برای گذران زندگی میجنگند، به حالت ترس و عدم اطمینان میکشاند. مانند یک خانواده نزدیک، اعضای کارکنان روزانه رنج خود را با هم تحمل میکنند. این افراد نیکوکار شامل یک بیوه جوان که سعی در زنده ماندن با دخترش دارد؛ یک سرآشپز با بازوی فلج که همسری سختگیر دارد؛ و دو جوان که کار میکنند اما بیخانمان هستند و باید در کامیون شرکت بخوابند، میباشند. با وجود بیتوجهی سلیمانی به وضعیت آنها، کارکنان امید و انسانیت خود را حفظ کردهاند. با نزدیک شدن تهدید تعطیلی، آنها با هم کار میکنند تا سالن را نجات دهند و در عین حال به نیازهای عاطفی یکدیگر رسیدگی کنند.
پیشنمایش موجود نیست.