فیلم فلکس اتریش
داستان حول رابطه جنجالی بین خدمتکار استفانیا چورننکو و نجیبزاده آدلیا آنگر در پسزمینه اتریش-مجارستان در سال 1900 میچرخد. هر دو والدین استفانیا و مادر آدلیا در آتشسوزی جان باختند. پدر آدلیا یتیم همسایهها را به فرزندی پذیرفت. دختران با هم بزرگ شدند و به اندازه خواهران به هم نزدیک شدند، هرچند استفانیا به عنوان خدمتکار خدمت میکرد. این وابستگی به دام عشق تبدیل میشود: از یک سو پر از دستکاری و حسادت متقابل، اما به همان اندازه بر اساس مراقبت و وفاداری. توهم تعادل زمانی شکسته میشود که آدلیا با مجسمهساز پترو ازدواج میکند. همه چیز زمانی پیچیدهتر میشود که جوزف، عشق قدیمی استفا، به عنوان کشیش و مرد متأهل به شهر برمیگردد. توهمات مقدر به تبخیر هستند و واقعیت به وضوح نمایان میشود.