فیلم هزار زخم کوچک
آن بنت در بیمارستان بیدار میشود و متقاعد است که در حال بهبودی از یک عمل جراحی جزئی است، اما متوجه میشود که در نبردی ذهنی با یک روانپزشک قرار دارد که نمیتواند او را رها کند تا زمانی که او به یاد بیاورد "آن شب چه اتفاقی افتاد." رویدادها به سمت تاریکی میچرخند در حالی که پزشک و بیمار سعی میکنند نه تنها آن رویداد آسیبزای پنهان شده را کشف کنند، بلکه بفهمند چه کسی آنجا بود، چرا این اتفاق افتاد و چرا ناخودآگاه آن به شدت در تلاش است تا او را از صحبت کردن در مورد آن بازدارد.