فیلم ۱۲:۰۸ شرق بخارست
۲۲ دسامبر است. شانزده سال از انقلاب گذشته و در یک شهر کوچک، کریسمس در حال نزدیک شدن است. پیشکوچی، یک مرد بازنشسته پیر، برای کریسمس دیگری به تنهایی آماده میشود. مانسکو، معلم تاریخ، سعی میکند با بدهیهایش کنار بیاید. جدروسکو، صاحب یک شبکه تلویزیونی محلی، به نظر نمیرسد که به تعطیلات پیش رو علاقهای داشته باشد. برای او، زمان مواجهه با تاریخ فرا رسیده است. او به همراه مانسکو و پیشکوچی، در تلاش است تا به سوالی که برای ۱۶ سال پاسخی نداشته است، پاسخ دهد: "آیا در شهرشان انقلاب بود یا نبود؟"