فیلم ماجراهای همینگوی یک جوان
نیک آدامز جوان و بیقرار، تنها پسر یک مادر سلطهجو و پدر دکتری ضعیف اما نجیب، خانه روستاییاش در میشیگان را ترک میکند تا سفری پرماجرا در سراسر کشور آغاز کند. او تحت تأثیر ملاقاتهایش با یک بوکسور سابق، یک تلگرافچی دلسوز و یک پیشخدمت الکلی برای یک نمایش برلکس قرار میگیرد. پس از ناکامی در پیدا کردن شغل به عنوان خبرنگار در نیویورک، او در طول جنگ جهانی اول به عنوان راننده آمبولانس به ارتش ایتالیا میپیوندد. رفاقتش با سربازان دیگر و یک رابطه عاشقانه با پرستاری که پس از زخمی شدن با او آشنا میشود، او را به سوی مردانگی سوق میدهد.