فیلم متروکه
تدی برنت، مردی بیادب که از ازدواج و تعهدات خانوادگیاش به رز شیرین و دختر نوزادشان هلن احساس محبوس بودن میکند، خودکشیاش را جعل کرده و به زندگی بیقید و بند روی میآورد. رز که خود را آزاد میبیند، دوباره ازدواج میکند و زمان به آرامی میگذرد. سالها بعد، تدی، اکنون یک متروکه ناامید، در حال پرسهزنی در کشور، یک شب به اتاق انتظار یک ایستگاه قطار میرسد. او دختری جوان را میبیند که توسط یک مرد سالخورده مورد آزار قرار میگیرد. تدی به این حادثه توجهی نمیکند تا اینکه کیف دستیای را روی صندلی میبیند و متوجه میشود که آن دختر، هلن دخترش است. تدی به دنبال آنها میشتابد و در درگیری پیشآمده، مهاجم هلن را خفه کرده و سپس فرار میکند. هلن به جرم قتل دستگیر میشود اما وقتی تدی به ایستگاه پلیس میرسد و به جرم اعتراف میکند، تبرئه میشود.
پیشنمایش موجود نیست.